-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همه عمر با تو قدح زدیم و نرفت رنج خمارما چه قیامتیکه نمیرسی زکنار ما بهکنار ما
2 چو غبار ناله به نیستان نزدیمگامی از امتحان که ز خودگذشتن مانشد بههزارکوچهدچارما
3 چقدر ز خجلت مدعا زدهایم بر اثر غنا که چورنگ دامن خاکهم نگرفت خون شکارما
4 همهرا بهعالم بخودی قدحیست از می عافیت سر و برگگردش رنگ ببین چه خطیکشد بهحصار ما
5 دل ناتوان بهکجا برد الم تردد عاجزی که چو سبحه هرقدم اوفتد به هزار آبلهکار ما
6 به سواد نسخهٔ نیستی نرسید مشق تأملت قلمی به خاک سیاه زن بنویس خط غبار ما
7 صف رنگ لاله بهمشکن، می جامگل بهزمین فکن به بهار دامن ناز زن ز حنای دست نگار ما
8 به رکاب عشرت پرفشان نزدیم دست تظلمی به غبار میرود آرزو نکشیده دامن یار ما
9 نه به دامنی ز حیا رسد نه به دستگاه دعا رسد چورسد به نسبت پا رسدکف دست آبلهدار ما
10 چو خوش است عمر سبک عنانگذرد ز ما و من آنچنان که چو صبح در دم امتحان نفتد بر آینه بار ما
11 چمن طبیعت بیدلم ادب آبیار شکفتگی زده است ساغررنگ وبو به دماغ غنچه بهار ما