ما سالها مقیم در یار بوده از شمس مغربی غزل 117

شمس مغربی

آثار شمس مغربی

شمس مغربی

ما سالها مقیم در یار بوده ایم

1 ما سالها مقیم در یار بوده ایم اندر حریم محرم اسرار بوده ایم

2 با یار خوشخرامم و خندان بکام دل بیزحمت و مشقت اغیار بوده ایم

3 اندر حرم مجاور و در کعبه معتکف بی قطع راه و وادی خونخوار بوده ایم

4 پیش از ظهور این قفس تنگ کاینات ما عندلیب گلشن اسرا بوده ایم

5 چنیدن هزار سال در اوج فضای قدس بی پر و بال طایر و طیّار بوده ایم

6 والاتر از مظاهر اسماء ذات او بالاتر از ظهور و ز اظهار بوده ایم

7 هم نقطه که اصل وجود است دایره هم گرد نقطه دایر و دوّار بوده ایم

8 بی ما و بی شما کجا و کدام و کی بی چند و چون و اندک و بسیار بوده ایم

9 با مغربی مغارب اسرار گشته ایم بیمغربی مشارق انوار بوده ایم

عکس نوشته
کامنت
comment