اثیر اخسیکتی

مدتی تا در این جهان بودیم از اثیر اخسیکتی قطعه‌ 40

قطعه‌ 40 ام از 462 قطعات

خانه / اثیر اخسیکتی / دیوان اشعار اثیر اخسیکتی / قطعات در دیوان اشعار / قطعه‌ شماره 40

1 مدتی تا در این جهان بودیم هرزه گفتیم و باد پیمودیم

2 مردمان در عمارت افزایند ما همه در خسارت افزودیم

3 ای بسا کز برای سود و زیان شب نخفتیم و روز ناسودیم

4 ملکا، گرچه ما ز بدبختی خود نکردیم هرچه فرمودیم

5 تو ببخشا و رحم کن بر ما گرچه بر خویش ما نبخشودیم

اثیر اخسیکتی

شعر شعر کهن قطعه‌ اثیر اخسیکتی

عکس نوشته

کامنت

شعر های دیگر از اثیر اخسیکتی

1 پای دار، ای کوی گردون زخم چوگان در رسید هم نبردان را خبر کن، مرد میدان در رسید

2 عشق را گو، دیده مفرش دار، چون دلبر نشست جسم را گو، دست درکش گیر، چون جان در رسید

1 بفراخت رایت حق، برتافت روی باطل الب ارسلان ثانی، شاه ارسلان طغرل

2 پر خار قهر بادا، چشم بدان که الحق ملکی است بس برونق، شاهی است سخت عادل

1 چیست از احسان که خورشید کرم با من نکرد هرچه از احسان تو نامش دانی او، احسن نکرد

2 از نشیب چاه آزم بر سپهر ماه برد رستم توران گشای این لطف، با بیژن نکرد

شاعر شعر مدتی تا در این جهان بودیم اثیر اخسیکتی می باشد.

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر مدتی تا در این جهان بودیم قطعه‌ است

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه است.

شعربعدی

462 / 40

شعرقبلی

بنر