- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم آنقدر بیهده گشتیم که دلگیر شدیم
2 کس ندیدیم که تلخی نشنیدیم ازو گرچه با پیر و جوان چون شکر و شیر شدیم
3 هر کجا دیده ی امید گشودیم بصدق بیشتر از همه آنجا هدف تیر شدیم
4 تا کی از همدمی خلق توان دید جفا بگسلیم از همه پیوند نه زنجیر شدیم
5 اثرش آتش دل بود و ثمر قطره ی اشک آنکه عمری ز پی لعبت کشمیر شدیم
6 این چه دامست و چه صیاد که با شیردلان بهوا داری آن سلسله نخجیر شدیم
7 راه اگر راست فغانی و اگر نقش خطاست همچنان بر اثر خامه ی تقدیر شدیم