گشته تا صیاد ما مژگان از اسیر شهرستانی غزل 414

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

گشته تا صیاد ما مژگان شوخ

1 گشته تا صیاد ما مژگان شوخ کرده صید مدعا مژگان شوخ

2 بر نمی آید فلک با تیغ ناز دارد اقبال رسا مژگان شوخ

3 دل عبادت می کند چشم مرا دیده ام نام خدا مژگان شوخ

4 از نگاه آشنا برگشته های تا به سر دارد چها مژگان شوخ

5 می چکد بر شش جهت خون دلم دیده باشد تا کجا مژگان شوخ

6 داردم سرگشته بیداد اسیر آه از آن سر در هوا مژگان شوخ

عکس نوشته
کامنت
comment