1 ما سوخته ایم و بارها سوخته ایم وین خرقهٔ پاره بارها دوخته ایم
2 هر شعله که ز آتش ز سر شوق جهد در ما گیرد از آنکه ما سوخته ایم
1 دردمندانیم و مانده بی دوا همدم و همدرد ما هم درد ما
2 غرق در دریای بی پایان شدیم غیر ما دیگر نباشد آشنا
1 ظهوری لم یزل ذاتی بذاتی جمالی لایزال من صفاتی
2 مسما واحد اسما کثیر وفی تلوین اسمائی ثباتی
1 دل ما گشته است دلبر ما گل ما بی حد است و شکّر ما
2 ما همیشه میان گل شکریم زان دل ما قوی است در بر ما