ما پای در گل از دل دیوانهٔ از ابوالحسن فراهانی غزل 41

ابوالحسن فراهانی

آثار ابوالحسن فراهانی

ابوالحسن فراهانی

ما پای در گل از دل دیوانهٔ خودیم

1 ما پای در گل از دل دیوانهٔ خودیم ما غرق خون ز چشم سیه خانهٔ خودیم

2 گلخن نمود بر سرما اشک ما خراب پیوسته خود خراب کن خانهٔ خودیم

3 خون جگر خوریم و نگیریم می ز کس یعنی همیشه مست ز پیمانهٔ خودیم

4 عمری گذشت و شکوه زلفش نشد تمام در حیرت از درازی افسانهٔ خودیم

5 عاشق تو را که بیند از آشنایی‌ست ما ای حسن به هرزه نه بیگانهٔ خودیم

عکس نوشته
کامنت
comment