از هجوم اشک بر دریا گذر داریم از طغرل احراری غزل 30

طغرل احراری

آثار طغرل احراری

طغرل احراری

از هجوم اشک بر دریا گذر داریم ما

1 از هجوم اشک بر دریا گذر داریم ما ریشه نخل امید از چشم تر داریم ما

2 بس که باشد جنس ما را گرمی بازار غم گوییا دکانی از سنگ شرر داریم ما!

3 رهروان عشق را زاد دگر در کار نیست توشه‌ای در راهش از خون جگر داریم ما

4 ساز قانون محبت را نباشد زیر و بم در طریق عشق دائم پا ز سر داریم ما

5 دوش در بزم ادب بودیم سرمست طرب کز خمار باده اکنون درد سر داریم ما

6 دیده ما از غبار سرمه دامنگیر شد توتیا از خاک پایش در نظر داریم ما!

7 غنچه‌سان جمعیت دل‌ها ز دلبر داشتیم دلبر ما رفت از دل کی خبر داریم ما؟!

8 آنقدر آماده شهد معانی کرده‌ایم بند در بند سخن از نیشکر داریم ما!

9 کفر باشد در سلوک عشق عیب عاشقان کی ز تیر طعنه زاهد حذر داریم ما؟!

10 طغرل آسان کی بود غواصی بحر سخن؟! سر به جیب فکر از بهر گهر داریم ما!

عکس نوشته
کامنت
comment