هستیم از بس غبار خاطر از اسیر شهرستانی غزل 255

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

هستیم از بس غبار خاطر احباب شد

1 هستیم از بس غبار خاطر احباب شد هر سر مژگان من سرچشمه سیلاب شد

2 پاره ابری شد از باران اشک من قفس چشمه دام از سرشکم حلقه گرداب شد

عکس نوشته
کامنت
comment