1 بر چرخ نهاده پای بستیم هنوز قارون شدگان تنگدستیم هنوز
2 صوفی شدهٔ بادهٔ صافیم هنوز دوری در ده که نیم مستیم هنوز
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 نخواهم من طریق و راه طامات مرا می باید و مسکن خرابات
2 گهی با می گسارم انده خویش گهی با جام باشم در مناجات
1 ای مسلمانان مرا در عشق آن بت غیرتست عشقبازی نیست کاین خود حیرت اندر حیرتست
2 عشق دریای محیط و آب دریا آتشست موجها آید که گویی کوههای ظلمتست
1 عاشقی تا در دل ما راه کرد اغلب انفاس ما را آه کرد
2 بود هر باری دلم عاشق به طوع برد و زیر پای عشق اکراه کرد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به