- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی وجه نمی گریم گریه سببی دارد بر حال دلم گریان حال عجبی دارد
2 آن شوخ کمان ابرو با من نزند حرفی افکند بابرو چین گویا غضبی دارد
3 تا زنده بود هرگز از جان نکشد منت هرکس که بدل ذوقی از نوش لبی دارد
4 جنت طلبد زاهد ما روضه کویت را از بخت بقدر خود هرکس طلبی دارد
5 از حال دلم بی خود ای شمع چه می پرسی دور از مه رخسارت روزی چو شبی دارد
6 پا کرده ز سر آید هر دم بسر کویت طفلست در اشکم اما ادبی دارد
7 خوانند فضولی را گه عاشق و گه عارف مشهور جهانست او هر جا لقبی دارد