1 دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم برقیم و از قلمرو خس کم گذشته ایم
2 ما خامشیم و زمزمه دل نوای ماست در کوچه فغان جرس کم گذاشته ایم
3 چون راز خویش آفت اقلیم شکوه ایم از تنگنای راه نفس کم گذشته ایم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 شد شیشه خانه باغ دل از جان سخت ما جز سنگ فتنه یار نیارد درخت ما
2 بیگانه الفتیم چه دنیا چه آخرت در خانه وجود و عدم نیست رخت ما
1 جنون نمی کند از خویشتن جدا ما را چه احتیاج به یاران آشنا ما را
2 اگر چه ساده خیالیم ساده لوح نه ایم کدام وعده چه دل دیده ای کجا ما را
1 آیینه خرد حسن ز بازار دل ما سوگند خورد عشق به دیدار دل ما
2 آنها که دل از گل،ستم از رحم ندانند حیف است که باشند هوادار دل ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به