هم خانه‌ایم، روی گرفتن از اوحدی مراغه‌ای غزل 129

اوحدی مراغه‌ای

آثار اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

هم خانه‌ایم، روی گرفتن حلال نیست

1 هم خانه‌ایم، روی گرفتن حلال نیست ناگفته پرسشی، که سخن را مجال نیست

2 گفتی: بسنده کن به خیالی ز وصل ما ما را بغیر ازین سخنی در خیال نیست

3 گر ماه صورت تو ببیند، به صدق دل خود معترف شود که: درو این کمال نیست

4 در پرده‌ای و بر همه کس پرده می‌دری با هر کسی و با تو کسی را وصال نیست

5 مشکل در آن که: وصل تو ممکن نمیشود ورنه به ممکنات رسیدن محال نیست

6 لالند عارفان تو از شرح چند و چون از معرفت خبر نشد آنرا که لال نیست

7 پرسیده‌ای که: آنچه طلب میکنی کجاست؟ از من خبر مپرس، که جای سال نیست

8 ای اوحدی، چو این دگران سر دوستی ای اوحدی، چو این دگران سر دوستی

9 گر مدعی سماع حدیثت نمی‌کند دل مرده را سماع نباشد، که حال نیست

عکس نوشته
کامنت
comment