- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مستیم و بیخودیم و جمال تو پرده در زین پس مباش ماها در ابر و پرده در
2 ما جمع عاشقان تو خوش قد و قامتیم ما را صلای فتنه و شور و هزار شر
3 خورشید تافتست ز روی تو چاشتگاه در عشق قرص روی تو رفتیم بام بر
4 مستیست در سر از می و این تاب آفتاب در سر بتافتست پس از دست رفت سر
5 ای مطرب هوای دل عاشقان روح بنواز لحن جان که تننتن لطیفتر
6 تا جانها ز خرقه تنها برون شود تا بر سرین خرقه رود جان باخبر
7 از جام صاف باده تو خاشاک جسم را بردار تا نهیم به اقبال بر به بر
8 تا دیدهها گذاره شود از حجابها تا وارهد ز خانه و مان و ز بام و در
9 سیمرغ جان و مفخر تبریز شمس دین بیند هزار روضه و یابد هزار پر