1 ما چو حلوایی و حلوا یار ماست صحن ما را پر ز حلوا کردهاند
2 مشکلات عالمی حل وا شده مشکل ما را چو حلوا کردهاند
3 ای که گوئی ذره گردد آفتاب قطرهٔ ما بین که دریا کردهاند
1 عاشقی دریادلی از ما طلب آن چنان گوهر در این دریا طلب
2 نقد گنج کنت کنزا را بجو از همه اسما مسمی را طلب
1 این حضور عاشقان است الصلا صحبت صاحبدلان است الصلا
2 یار با ما در سماع معنوی است گر نظر داری عیان است الصلا
1 همه عالم تو را و او ما را طلب او کن و بجو ما را
2 سر زلفش به دست ما افتاد می نمایند مو به مو ما را