ز خاک پاشی در دستخون از خاقانی شروانی غزل 220

خاقانی شروانی

آثار خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

ز خاک پاشی در دستخون فروماندیم

1 ز خاک پاشی در دستخون فروماندیم ز پاک‌بازی نقش فنا فرو خواندیم

2 به نعش عالم جیفه نماز برکردیم به فرق گنبد فرتوت خاک بفشاندیم

3 همه حدیث شما تیغ بود و گردن ما نه گردنیم که از حکم سربرافشاندیم

4 چراغ‌وار به کشتن نشسته بر سر نطع به باد سرد چراغ زمانه بنشاندیم

5 به یک دو شب به سه چار اهل پنج شش ساعت به هفت هشت حیل نه ده آرزو راندیم

6 به بیست سی غم و چل پنجه‌اند هان چون صید به شصت واقعه هفتاد روز درماندیم

7 ز بس که تیغ زبان موی کرد خاقانی تن چو موی به مویه ز تیغ برهاندیم

عکس نوشته
کامنت
comment