-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز خاک پاشی در دستخون فروماندیم ز پاکبازی نقش فنا فرو خواندیم
2 به نعش عالم جیفه نماز برکردیم به فرق گنبد فرتوت خاک بفشاندیم
3 همه حدیث شما تیغ بود و گردن ما نه گردنیم که از حکم سربرافشاندیم
4 چراغوار به کشتن نشسته بر سر نطع به باد سرد چراغ زمانه بنشاندیم
5 به یک دو شب به سه چار اهل پنج شش ساعت به هفت هشت حیل نه ده آرزو راندیم
6 به بیست سی غم و چل پنجهاند هان چون صید به شصت واقعه هفتاد روز درماندیم
7 ز بس که تیغ زبان موی کرد خاقانی تن چو موی به مویه ز تیغ برهاندیم