-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما زنده به نور کبریاییم بیگانه و سخت آشناییم
2 نفس است چو گرگ لیک در سر بر یوسف مصر برفزاییم
3 مه توبه کند ز خویش بینی گر ما رخ خود به مه نماییم
4 درسوزد پر و بال خورشید چون ما پر و بال برگشاییم
5 این هیکل آدم است روپوش ما قبله جمله سجدههاییم
6 آن دم بنگر مبین تو آدم تا جانت به لطف دررباییم
7 ابلیس نظر جدا جدا داشت پنداشت که ما ز حق جداییم
8 شمس تبریز خود بهانهست ماییم به حسن لطف ماییم
9 با خلق بگو برای روپوش کو شاه کریم و ما گداییم
10 ما را چه ز شاهی و گدایی شادیم که شاه را سزاییم
11 محویم به حسن شمس تبریز در محو نه او بود نه ماییم