جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

در خشم رفت و خوش نشد آن تندخو از جلال عضد غزل 145

غزل 145 ام از 401 غزلیّات

در خشم رفت و خوش نشد آن تندخو هنوز

1 در خشم رفت و خوش نشد آن تندخو هنوز باقی ست در میانه ما گفت و گو هنوز

2 چندان که پای سرو گیا بوسه می دهد او می نیاورد به گیا سر فرو هنوز

3 ذکر بهشت و دوزخ آن کس کند که نیست آگه ز آتش من و از حسن او هنوز

4 بر هر زمین که باد بَرَد بوی زلف او بعد از هزار سال بود مشکبو هنوز

5 آمد به سر در آرزوی وصل عمر من وز سر به در نمی رود این آرزو هنوز

6 گر فی المثل سپهر شود او در علوّ و قدر پشتم بود ز محنت عشقش دو تو هنوز

7 گرچه بسوخت بال و پر از تف شمع عشق پروانه کم نمی کند از جُست و جو هنوز

8 شاخ گل امید بخوشید از انتظار وان آب رفته را بنیامد به جو هنوز

9 روزی که روزگار گِلم را سبو کند لب تشنه لب تو بود آن سبو هنوز

10 ناید جلال از صف میدان عشق باز سر را بریده در سر میدان چو گو هنوز

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در خشم رفت و خوش نشد آن تندخو هنوز

شاعر شعر در خشم رفت و خوش نشد آن تندخو هنوز چه کسی است ؟

شاعر شعر در خشم رفت و خوش نشد آن تندخو هنوز جلال عضد می باشد.

شعر در خشم رفت و خوش نشد آن تندخو هنوز در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر در خشم رفت و خوش نشد آن تندخو هنوز چیست ؟

قالب شعر در خشم رفت و خوش نشد آن تندخو هنوز غزل است

مضمون اصلی شعر در خشم رفت و خوش نشد آن تندخو هنوز چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر