جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

چونک از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 316

غزل 316 ام از 6329 غزلیات

چونک درآییم به غوغای شب

1 چونک درآییم به غوغای شب گرد برآریم ز دریای شب

2 خواب نخواهد بگریزد ز خواب آنک بدیدست تماشای شب

3 بس دل پرنور و بسی جان پاک مشتغل و بنده و مولای شب

4 شب تتق شاهد غیبی بود روز کجا باشد همتای شب

5 پیش تو شب هست چو دیگ سیاه چون نچشیدی تو ز حلوای شب

6 دست مرا بست شب از کسب و کار تا به سحر دست من و پای شب

7 راه درازست برانیم تیز ما به درازا و به پهنای شب

8 روز اگر مکسب و سوداگریست ذوق دگر دارد سودای شب

9 مفخر تبریز توی شمس دین حسرت روزی و تمنای شب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چونک درآییم به غوغای شب

شاعر شعر چونک درآییم به غوغای شب چه کسی است ؟

شاعر شعر چونک درآییم به غوغای شب جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر چونک درآییم به غوغای شب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چونک درآییم به غوغای شب چیست ؟

قالب شعر چونک درآییم به غوغای شب غزل است

مضمون اصلی شعر چونک درآییم به غوغای شب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه است.
بنر