1 پوشیده ز حق نیست نه اکثر نه اقل لم یفعل ان لم یشان ان شاء فعل
2 در ذات و صفات و فعل عالم همه اوست لا غیر کلام خیر ما قل و دل
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بنشین به پس زانو در مصطبه جانها تا چند همی گردی بر گرد بیابانها
2 بگذار سر ای سالک بر پای گدای دل تا تاج نهند از سر در پای تو سلطانها
1 شاهد ماهست مخفی در ظهور خویشتن آفتاب ماست در جلباب نور خویشتن
2 احمد ما بست احرام از در دیر طلب تا مشرف شد بمعراج حضور خویشتن
1 تا شد دل من معتکف دار حقیقت پی برد درین دار باسرار حقیقت
2 بر گرمی بازار من آتش زدو افزود از آتش من گرمی بازار حقیقت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به