بردیم از ادیب الممالک فراهانی دیوان اشعار 31

ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

بردیم بر دوست نثار از یک گل

1 بردیم بر دوست نثار از یک گل هستیم اگر چه شرمسار از یک گل

2 آن یار چو آتش است و آتش چو گرفت در صد خرمن زند شرار از یک گل

عکس نوشته
کامنت
comment