- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از عمر بسی نماند ما را در سر هوسی نماند ما را
2 رفتیم ز دل غبار اغیار جز دوست کسی نماند ما را
3 رفتیم به آشیانهٔ خویش رنج قفسی نماند ما را
4 از بس که نفس زدیم بیجا جای نفسی نماند ما را
5 یاران بِشُدَند رفتهرفته دمساز کسی نماند ما را
6 گرمی بردند و روشنائی ز ایشان قبسی نماند ما را
7 گلهایْ رفتند زین گلستان جز خاروخسی نماند ما را
8 دلواپسیِ دگر نداریم در دهر کسی نماند ما را
9 کو خضرِ رهی در این بیابان بانک جرسی نماند ما را
10 جز ناله که مونس دل ماست فریادرسی نماند ما را
11 بستیم چو فیض لب ز گفتار چون همنفسی نماند ما را