- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از عمر بسی نماند ما را بیش از نفسی نماند ما را
2 هر سود و زیان که بود دیدیم دیگر هوسی نماند ما را
3 ماییم و دل رمیده از خود پروای کسی نماند ما را
4 گو روی زمین بگیرد آتش اکنون که خسی نماند ما را
5 بهر چه درین دیار باشیم چون ملتسمی نماند ما را
6 رفتیم چنانکه بر دل کس گرد فرسی نماند ما را
7 بس آه زدیم چون فغانی فریادرسی نماند ما را