1 غافل شدیم وگشت خروش هوس بلند افسون خواب کرد غرور نفس بلند
2 یکسر به زیر چرخ، پر و بال ریختیم پرواز کس نجست ز بام قفس بلند
3 از حرف و صوت راه قیامتگرفت خلق منزل شد اینقدر ز فسون جرس بلند
4 سهل است دستگاه غرور سبکسران آتش نگردد آن همه از خار و خس بلند
5 وحشت نواست شهرت اقبال ناکسان بیپر زدن نگشت طنین مگس بلند
6 همّت در این جونکده زنجیر پای ماست یارب مباد اینهمه دامان کس بلند
7 دردا که در قلمرو طاقت نیافتیم یک ناله چون تغافل فریادرس بلند
8 دست تلاش خاک به گردون نمیرسد پر نارساست دانش و تحقیق بس بلند
9 بیدل اگر جنون نکند هرزه تازیت گرد دگر نمیشود از پیش و پس بلند