- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دیده را در عشق ازین به، مبتلا میخواستیم گریه میکردیم و طوفان از خدا میخواستیم
2 وصل میجستیم و مطلب حسرت دیدار بود عشق میگفتیم و درد بیدوا میخواستیم
3 شکر نعمت کس نمیداند چو ما، کز تیغ تو یک جفا نادیده، عذر صد جفا میخواستیم
4 حسرت آلودگی هم نیست دور از لذتی یک دو روزی خویشتن را پارسا میخواستیم
5 چند چون پروانه بر هر شعله بال و پر زنیم؟ آتشی مخصوص این مشت گیا میخواستیم
6 تا به کام خویش بنشینیم با هم ساعتی عالمی دیگر ازین عالم جدا میخواستیم
7 تا شود روزم سیهتر، زود سر بر زد خطش آنچنان شد تیره بخت ما، که ما میخواستیم
8 ضد مطلب را به مطلب نیست قدسی نسبتی مدعایی برخلاف مدعا میخواستیم