سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

عهد کردیم که بی دوست به از سعدی شیرازی غزل 441

غزل 441 ام از 1930 غزلیات

عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم

1 عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم بی تماشاگه رویش به تماشا نرویم

2 بوستان خانه عیش است و چمن کوی نشاط تا مهیا نبود عیش مهنا نرویم

3 دیگران با همه کس دست در آغوش کنند ما که بر سفره خاصیم به یغما نرویم

4 نتوان رفت مگر در نظر یار عزیز ور تحمل نکند زحمت ما تا نرویم

5 گر به خواری ز در خویش براند ما را به امیدش بنشینیم و به درها نرویم

6 گر به شمشیر احبا تن ما پاره کنند به تظلم به در خانه اعدا نرویم

7 پای گو بر سر و بر دیده ما نه چو بساط که اگر نقش بساطت برود ما نرویم

8 به درشتی و جفا روی مگردان از ما که به کشتن برویم از نظرت یا نرویم

9 سعدیا شرط وفاداری لیلی آن است که اگر مجنون گویند به سودا نرویم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم

شاعر شعر عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم چه کسی است ؟

شاعر شعر عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم سعدی شیرازی می باشد.

شعر عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم چیست ؟

قالب شعر عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم غزل است

مضمون اصلی شعر عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر