دوش کردیم دل و دیده از نظیری نیشابوری غزل 488

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

دوش کردیم دل و دیده به دیدار گرو

1 دوش کردیم دل و دیده به دیدار گرو سر نهادیم به پوشیدن اسرار گرو

2 پاک بازانه کشیدیم سر از داو حریف سیم و زر باخته و جبه و دستار گرو

3 علمی شقه عمامه از آن زلف نداشت دلق و عمامه نهادیم به یک تار گرو

4 چون برآریم سر از دایره مشکینش؟ چرخ کردست درین دایره پرگار گرو

5 آبروی من اگر برد جمالش چه عجب برده از نار مغان آن رخ گلنار گرو

6 بندم از صومعه زنار که در دیر مغان مصحف و خرقه نگیرند به زنار گرو

7 مرغ محبوس گر آن سرو بهشتی بیند به پر و بال کند چنگل و منقار گرو

8 گر رود سر، من ازین شورش و سودا نروم کرده ام رخت درین گوشه بازار گرو

9 می شود هر نفس از عشق «نظیری » رنگی دلق درویش که کردست به عیار گرو

عکس نوشته
کامنت
comment