دیدیم وجود جز از شاه نعمت‌الله ولی مثنوی 70

شاه نعمت‌الله ولی

آثار شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

دیدیم وجود جز یکی نیست

1 دیدیم وجود جز یکی نیست در بودن آن یکی شکی نیست

2 عالم همه سایهٔ وجودند بی ‌جود وجود خود نبودند

3 در سایه وجود می‌ توان دید بیناست کسی که آنچنان دید

4 عالم همه جام و جام می ‌می عینی به ظهور شد من و وی

5 یک عین به نام صد هزار است یک ذات و صفات بی‌ شمار است

6 ما آئینهٔ خدا نمائیم اما به خدا که ما نه مائیم

7 تو صورت او و معنیت او هر دو بنگر که هست یک رو

8 نه خاص و نه عام این وجود است هر چند که عین جمله بود است

9 نه مطلق و نه مقید است او او را تو یکی بگو و هم دو

10 نه خارجیش نه ذهنیش خوان یعنی که اعم از این و آن دان

11 اما اینها مراتب اوست یک ذات نگر که بحر و هم جو است

12 در مرتبه‌ ایش بحر خوانند در مرتبه‌اش قطره دانند

13 گه ظلمت و گاه نور دانش گه خاص و گهی به عام خوانش

14 یک عین و مراتبش فراوان در وحدت و کثرت آنچنان دان

15 اما زان رو که حضرت اوست نه عام و نه خاص باشد ای دوست

16 رندانه بیا به بزم مستان می نوش ز جام می‌ پرستان

17 ظاهر جام است و باطنش می از روی وجود جام می‌ می

18 جام و می عاشقان چنین است اول آن است و آخر این است

عکس نوشته
کامنت
comment