قدت سرو گفتیم و رویی از ابراهیم شاهدی دده غزل 26

ابراهیم شاهدی دده

آثار ابراهیم شاهدی دده

ابراهیم شاهدی دده

قدت سرو گفتیم و رویی نداشت

1 قدت سرو گفتیم و رویی نداشت چو زلف تو هم مشک بوئی نداشت

2 فرات ار چه سیل در سیل بود چو چشمم بسی جست و جویی نداشت

3 دل ریش من هر شبی تا سحر بجز ذکر تو گفت و گویی نداشت

4 محیط ار چه در خویشتن غرقه بود چو مژگان من آب رویی نداشت

5 بحسرت چو شد شاهدی زیر خاک جز آن خاک کو آرزویی نداشت

عکس نوشته
کامنت
comment