- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما جان فدای آن رخ نیکوش می کنیم در مه نظر از آرزوی روش می کنیم
2 بی اوچنانکه عادت سودا پزان بود هردم چو آب از آتش دل جوش می کنیم
3 بهر شراب شادی روز وصال او هر شب هزار جرعه غم نوش می کنیم
4 گر نقره (پیش) آیدوگر زر فتد بدست در کار یار سیم بناگوش می کنیم
5 از طعنهای دشمن و غمهای دوستان با او حدیث خویش فراموش می کنیم
6 دشمن که دست ما بدهانش نمی رسد چندین زبان درازی او گوش می کنیم
7 در کوی او دویم چو سگ هر شب وبروز برخاک راه خفته وخاموش می کینم
8 دشمن چو شب روست چو سگ بانگ می زنیم سگ در پیست خواب چو خرگوش می کنیم
9 بر یاد دوست هر شب با شاهد خیال پا در فراش ودست در آغوش می کنیم
10 ما در سماع خرقه خود چون قمیص گل پاره ز عشق سرو قبا پوش می کینم
11 هر روز همچو سیف زدلهای پر گهر گنجی دفین هر شکن موش می کنیم