خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

دل را به غم تو باز بستیم از خاقانی شروانی غزل 257

غزل 257 ام از 1365 غزلیات

دل را به غم تو باز بستیم

1 دل را به غم تو باز بستیم جان را کمر نیاز بستیم

2 تن کو سگ توست هم به کویت بر شاخ گلش به ناز بستیم

3 از دل به دلت رسول کردیم وز دیده زبان راز بستیم

4 دیدیم رخت که قبلهٔ ماست زآنسو که توئی نماز بستیم

5 خونین تتق از پی خیالت بر چشم خیال باز بستیم

6 بر بوی خیال زود سیرت خواب شب دیر باز بستیم

7 جان از پی گرد موکب تو بر شه ره ترکتاز بستیم

8 مرغی که کبوتر هوائی است بر گوشهٔ دام باز بستیم

9 جوری که ز غمزهٔ تو دیدیم بر عالم کینه ساز بستیم

10 خاقانی‌وار لاشهٔ عمر بر آخور حرص و آز بستیم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل را به غم تو باز بستیم

شاعر شعر دل را به غم تو باز بستیم چه کسی است ؟

شاعر شعر دل را به غم تو باز بستیم خاقانی شروانی می باشد.

شعر دل را به غم تو باز بستیم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر دل را به غم تو باز بستیم چیست ؟

قالب شعر دل را به غم تو باز بستیم غزل است

مضمون اصلی شعر دل را به غم تو باز بستیم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
ویدیویی