شوریده کرد ما را عشق از خاقانی شروانی غزل 324

خاقانی شروانی

آثار خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

شوریده کرد ما را عشق پری جمالی

1 شوریده کرد ما را عشق پری جمالی هر چشم زد ز دستش داریم گوشمالی

2 زنجیر صبر ما را بگسست بند زلفی بازار زهد ما را بشکست عشق خالی

3 با سرکشی که دارد خوئی چه تندخوئی الحق فتاد ما را حالی چه صعب حالی

4 امروز پیشم آمد نالان و زار و گریان حالی بسوخت جانم کردم ازو سؤالی

5 گفتم که ای نگارین این گریه بر چه داری گفتا که بی‌جمالت روزی بود چو سالی

6 یارب چه صورت است آن کز پرتو جمالش هر دیده‌ای به رنگی بیند ازو خیالی

7 خاقانی آفرین گوی آن را کز آب و خاکی این داندآفریدن سبحانه تعالی

عکس نوشته
کامنت
comment