- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشد غیر از خیال جانان، در جان و سر نباشد
2 در روی هر سپیدی، خالی سیاه دیدم بالاتر از سیاهی، رنگی دگر نباشد
3 رنگ قبول مردان، سبز و سفید باشد نقش خیال رویش، در هر پسر نباشد
4 چشم وصال بینان، چشمیست بر هدایت سری که باشد او را، در هر بصر نباشد
5 در خشک و تر بگشتم، مثلت دگر ندیدم مثل تو خوبرویی، در خشک و تر نباشد
6 شرحت کسی نداند، وصفت کسی نخواند همچون تو ماه سیما، در بحر و بر نباشد
7 سعدی به هیچ معنی، چشم از تو برنگیرد تا از نظر چه خیزد، کاندر نظر نباشد