-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما سر و پنجه و قوت نه از این جان داریم ما کر و فر سعادت نه ز کیوان داریم
2 آتش دولت ما نیست ز خورشید و اثیر سبحات رخ تابنده ز سبحان داریم
3 رگ و پی نی و در آن دجله خون می جوشیم دست و پا نی و در آن معرکه جولان داریم
4 هفت دریا بر ما غرقه یک قطره بود که به کف شعشعه جوهر انسان داریم
5 چه کم ار سر نبود چونک سراسر جانیم چه غم ار زر نبود چون مدد از کان داریم
6 بوهریره صفتیم و به گه داد و ستد دل بدان سابقه و دست در انبان داریم
7 اهرمن دیو و پری جمله به جان عاشق ماست چونک در عشق خدا ملک سلیمان داریم
8 در چه و حبس جهان گر چه رهین دلویم چند یعقوب دل آشفته به کنعان داریم
9 شمس تبریز شهنشاه همه مردان است ما از آن قطب جهان حجت و برهان داریم