ای کز دو زلف سرکشت داریم در از قصاب کاشانی غزل 4

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

ای کز دو زلف سرکشت داریم در تن تاب‌ها

1 ای کز دو زلف سرکشت داریم در تن تاب‌ها بیرون چه سان آریم ما کشتی از این گرداب‌ها

2 عقل و شکیب و نقد دل در راه جانان صرف شد رفته است بیرون از کفم جمعیت اسباب‌ها

3 زین اشگ چشم لاله‌گون کردم تعجب عاقبت در مسکن دل یافتم سرچشمهٔ خوناب‌ها

4 طغیان آب گریه را نتوان گرفتن پیش ره نزدیک شد گردد جهان ویران از این سیلاب‌ها

5 بردی به یغما جان ز تن ای رهزن ایمان من با یاد زلفت تا به چند آشفته بینم خواب‌ها

6 از حرف غیر ای سیم تن پا بر مدار از چشم من خورده است سرو اندر چمن از دیده من آب‌ها

7 از لعل آن شکر شکن بنشین و شیرین کن دهن بسیار می‌گویی سخن قصاب در این باب‌ها

عکس نوشته
کامنت
comment