بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

آخرزفقر بر سر دنیا‌ زدیم پا از بیدل دهلوی غزل 9

غزل 9 ام از 2828 غزلیات

آخرزفقر بر سر دنیا‌ زدیم پا

1 آخرزفقر بر سر دنیا‌ زدیم پا خلقی‌ به جاه تکیه زد وما زدیم پا

2 فرقی نداشت عز‌ت وخو‌اری‌درین بساط بیدارشد غنا به طمع تا زدیم پا

3 از اصل‌، دور ماند جهانی به ذوق فرع ما هم یک آبگینه به خارا زدیم پا

4 عمری‌ست‌ طعمه‌خوار هجوم ندامتیم یارب چرا چوموج به دریا زدیم پا

5 زین مشت پرکه رهزن آرام‌کس مباد برآشیان الفت عنقا زدیم پا

6 قدر شکست‌دل نشناسی ستمکشی‌ست ما بی‌خبربه ریزة مینا زدیم پا

7 طی شد به وهم عمرچه دنیا چه‌آخرت زین یک نفس تپش به‌کجاها زدیم پا

8 مژگان بسته سیر دو عالم خیال داشت از شوخی نگه به تماشا زدیم پا

9 شرم سجود او عرقی چند سازکرد کز جبهه سودنی به ثریا زدیم پا

10 واماندگی چو موج‌گهر بی‌غنا نبود بر عالمی ز آبلهٔ پا زدیم پا

11 چون اشک شمع در قدم عجز داشتیم لغزیدنی‌که بر همه اعضا زدیم پا

12 بیدل ز بس سراسراین دشت‌کلفت است جزگرد برنخاست به هرجا زدیم پا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آخرزفقر بر سر دنیا‌ زدیم پا

شاعر شعر آخرزفقر بر سر دنیا‌ زدیم پا چه کسی است ؟

شاعر شعر آخرزفقر بر سر دنیا‌ زدیم پا بیدل دهلوی می باشد.

شعر آخرزفقر بر سر دنیا‌ زدیم پا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر آخرزفقر بر سر دنیا‌ زدیم پا چیست ؟

قالب شعر آخرزفقر بر سر دنیا‌ زدیم پا غزل است

مضمون اصلی شعر آخرزفقر بر سر دنیا‌ زدیم پا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر باحال, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر باحال, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.