ما را طپیدن از غم دنیا شعار نیست از کلیم غزل 95

ما را طپیدن از غم دنیا شعار نیست

1 ما را طپیدن از غم دنیا شعار نیست صد شکر کاب طینت ما موج دار نیست

2 بی جذبه جنون نرسد کس بهیچ جا سالک براه ماند اگر نی سوار نیست

3 روشندلان حباب سفت دیده بسته اند روزن چه احتیاج اگر شیشه تار نیست

4 آن را که دل ز مشرب منصور آب خورد کشکول فقر را بجز از چوب دار نیست

5 قطع امید کرده نخواهد نعیم دهر شاخ بریده را نظری بر بهار نیست

6 دل را که باشد آتش شوقی، بغم چکار آئینه گداخته جای غبار نیست

7 مجلس فروز گبر و مسلمان یک آتشست در سنگ دیر و کعبه بجز یک شرار نیست

8 لوح مزار خویش ز دیوان خود کنم یعنی مرا بغیر سخن یادگار نیست

9 در گلشنی که عشق بود باغبان کلیم جز آشیان سوخته بر شاخسار نیست

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر