- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا دل بر آتش غم جانانه سوختیم از رشک، جان محرم و بیگانه سوختیم
2 ما را نه قرب شمع میسر، نه وصل گل از اعتبار بلبل و پروانه سوختیم
3 افروختیم در حرم کعبه صد چراغ تا یک چراغ بر در میخانه سوختیم
4 خون جگر ز شیشه کشیدیم و از حسد چون لاله، داغ بر دل پیمانه سوختیم
5 آتش زدیم در جگر عاقلان ز رشک زین داغها که بر دل دیوانه سوختیم
6 خوبان نمیشوند به ما آشنا و ما از اختلاط مردم بیگانه سوختیم
7 امشب که یاد روی تو مهمان دیده بود تا روز، شمع ماه به کاشانه سوختیم
8 کردی به غیر گرمی و شد کار ما ز دست ما هم به آتش دگری خانه سوختیم
9 قدسی ز حرف عشق نبستیم لب دمی عمری دماغ بهر یک افسانه سوختیم