-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از خدا جوییم توفیق ادب بیادب محروم گشت از لطف رب
2 بیادب تنها نه خود را داشت بد بلک آتش در همه آفاق زد
3 مایده از آسمان در میرسید بیشری و بیع و بیگفت و شنید
4 درمیان قوم موسی چند کس بیادب گفتند کو سیر و عدس
5 منقطع شد خوان و نان از آسمان ماند رنج زرع و بیل و داسمان
6 باز عیسی چون شفاعت کرد حق خوان فرستاد و غنیمت بر طبق
7 مائده از آسمان شد عائده چون که گفت انزل علینا مائده
8 باز گستاخان ادب بگذاشتند چون گدایان زلهها برداشتند
9 لابه کرده عیسی ایشان را که این دایمست و کم نگردد از زمین
10 بدگمانی کردن و حرصآوری کفر باشد پیش خوان مهتری
11 زان گدارویان نادیده ز آز آن در رحمت بریشان شد فراز
12 ابر بر ناید پی منع زکات وز زنا افتد وبا اندر جهات
13 هر چه بر تو آید از ظلمات و غم آن ز بیباکی و گستاخیست هم
14 هر که بیباکی کند در راه دوست رهزن مردان شد و نامرد اوست
15 از ادب پرنور گشتهست این فلک وز ادب معصوم و پاک آمد ملک
16 بد ز گستاخی کسوف آفتاب شد عزازیلی ز جرات رد باب
چقدر شعر تاثیر زیادی برای تفهیم مطالب داره.خیلی قشنگه...متاسفانه هیچ استعدادی در شعر حفظ کردن ندارم بااینکه اینقدر عاشق شعرم