ما رند خراباتی و از بابافغانی شیرازی غزل 409

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

ما رند خراباتی و معشوق پرستیم

1 ما رند خراباتی و معشوق پرستیم بر ما قلمی نیست که دیوانه و مستیم

2 هر چند که بر ما رقم نیستی افزود در دایره ی عشق همانیم که هستیم

3 باید بره سیل فنا خانه گشادن اول چو در دیده بروی تو ببستیم

4 تکبیر فنا چاره ی دیوانگی ماست شمشیر بیارید که زنجیر گسستیم

5 با غصه به همراهی غم دوش بدوشیم با فتنه بهمدردی دل دست بدستیم

6 صد خار بلا از دل دیوانه ی ما خاست هر روز که بی ساقی گلچهره نشستیم

7 امروز نشد دام ره آن طره فغانی دیوانه ی آن سلسله از روز الستیم

عکس نوشته
کامنت
comment