سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

ما گدایان خیل سلطانیم از سعدی شیرازی غزل 439

غزل 439 ام از 1930 غزلیات

ما گدایان خیل سلطانیم

1 ما گدایان خیل سلطانیم شهربند هوای جانانیم

2 بنده را نام خویشتن نبود هر چه ما را لقب دهند آنیم

3 گر برانند و گر ببخشایند ره به جای دگر نمی‌دانیم

4 چون دلارام می‌زند شمشیر سر ببازیم و رخ نگردانیم

5 دوستان در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سر افشانیم

6 مر خداوند عقل و دانش را عیب ما گو مکن که نادانیم

7 هر گلی نو که در جهان آید ما به عشقش هزاردستانیم

8 تنگ چشمان نظر به میوه کنند ما تماشاکنان بستانیم

9 تو به سیمای شخص می‌نگری ما در آثار صنع حیرانیم

10 هر چه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم

11 سعدیا بی وجود صحبت یار همه عالم به هیچ نستانیم

12 ترک جان عزیز بتوان گفت ترک یار عزیز نتوانیم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ما گدایان خیل سلطانیم

شاعر شعر ما گدایان خیل سلطانیم چه کسی است ؟

شاعر شعر ما گدایان خیل سلطانیم سعدی شیرازی می باشد.

شعر ما گدایان خیل سلطانیم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ما گدایان خیل سلطانیم چیست ؟

قالب شعر ما گدایان خیل سلطانیم غزل است

مضمون اصلی شعر ما گدایان خیل سلطانیم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر