- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر ما ستم و خواری، ای طرفه پسر تا کی؟ وندر پی وصلت ما پوینده بسر تا کی؟
2 بر ما ستمی کرده، خون دل ما خورده ما بر ستمت پرده میپوش و مدر، تا کی؟
3 امشب تو به زیبایی خود خانه بیارایی فردا که برون آیی رفتی و دگر تا کی؟
4 عنبر به دلاویزی بر دامن مه ریزی این بوالعجب انگیزی در دور قمر تا کی؟
5 ای بنده لبت را من، عاشق طلبت را من شیرین رطبت را من میبین و مخور تا کی؟
6 چون هست شبستانت، پر غلغل مستانت من بندهٔ دستانت، چون خاک بدر تا کی؟
7 پیوسته به صد زاری، چون اوحدی از خواری شبهای چنین تاری، با آه سحر تا کی؟