ما را که سر عشرت و پروای از اسیر شهرستانی غزل 343

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست

1 ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست گر درد به درمان نفروشیم عجب نیست

2 بی خضر توکل نتوان کرد سراغش نقش پی گمنام تو در راه طلب نیست

3 در مکتب تسلیم شهیدان وفا را جز جوهر شمشیر تو سرمشق ادب نیست

4 هر قطره ای از خون شهیدان گل صبح است جایی که دمد صبح ز شمشیر تو شب نیست

عکس نوشته
کامنت
comment