ما را بلای عشق تو عمریست از فضولی بغدادی غزل 111

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

ما را بلای عشق تو عمریست آشناست

1 ما را بلای عشق تو عمریست آشناست از آشنا جدا شدن آشنا بلاست

2 برخاست از قد تو بهر گوشه فتنه ای سروی ز باغ حسن بدین فتنه برنخاست

3 جان و دلم بسوخت جدایی جدا جدا این است حال آن که ز جانان خود جداست

4 جان پیش تست ما ببلای تو زنده ایم ای عمر مدتیست بلای تو جان ماست

5 کس نیست کز بلای بتانم دهد نجات بس مشکل است دفع بلایی که از خداست

6 مستان جام عشق فتادند بی خبر کس آگهی نیافت که این نشاه از کجاست

7 چون گشت عادت تو فضولی جفا کشی تکلیف ترک کردن عادت ترا جفاست

عکس نوشته
کامنت
comment