- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وین اطبا که خالیاند از طبّ هیچ نشناخته ز نوبت غبّ
2 از حمیّات غافل و انواع وجه اجناس اربع الارباع
3 نه ز نبضاند عالم و نه ز آب مسئله را نداده هیچ جواب
4 هیچ نشنوده نوع قارورات نه ز تبرید و نه ز محرورات
5 غافل از گرم و سرد و ز تر و خشک پشک نزدیکشان چو نافهٔ مشک
6 گر ز انواع پرسی و ز علل نشناسند نفع و ضرّ ز خلل
7 به جدل مر ترا جواب دهند نز ره دانش و صواب دهند
8 گر تو پرسی ز حدّ هر عللی کز چه افتاد مرد را خللی
9 به خدای ار به حق جواب دهند یا به کس نور آفتاب دهند