-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باغ جان را صبوحی آب دهید و آن شفق رنگ صبح تاب دهید
2 به زبان صراحی و لب جام هاتف صبح را جواب دهید
3 صبح چون رخش رستم اندر تاخت می چو تیغ فراسیاب دهید
4 شاهد روز در دو حجرهٔ خواب حاضر آمد طلاق خواب دهید
5 بار نامه به کار آب کنید کارنامهٔ خرد به آب دهید
6 توبه را طرهوار سر ببرید عقل را زلفوار تاب دهید
7 دل به گیسوی چنگ دربندید جان به دستینهٔ رباب دهید
8 پیش کز غم به ناخن آید خون ناخنان را به می خضاب دهید
9 زنگیآسا به معنی می و جام روم را از خزر نقاب دهید
10 ساغری پر کنید بهر مسیح سر به مهرش به آفتاب دهید
11 غصهها ریخت خون خاقانی دیتش هم به خون ناب دهید