نظاره ی روی تو بسی از بابافغانی شیرازی غزل 215

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد

1 نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد آتش کند این کار که آن روی چو مه کرد

2 ما را ز تماشای تو صد گونه سیاست آن چین جبین و شکن طرف کله کرد

3 تنها چه کند آنکه همه عمر ترا دید در آینه آن دیده بهر سو که نگه کرد

4 امشب من دیوانه در آن بزم نبودم آه از چه کشید آن مه و بر حال که وه کرد

5 فریاد از آنروز که جویند و نیابند سرهای عزیزان که لگدکوب سپه کرد

6 زان نخل جوان تا چه شود روزی عاشق باری بهواداری او عمر تبه کرد

7 نزدیکتر از سایه به او بود فغانی بس دور فتادست ندانم چه گنه کرد

عکس نوشته
کامنت
comment