1 نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم گناه سوخته ما را به انفعال قسم
2 طواف میکده ها کرده ام مبارک باد هوای کوی تو دارم به اعتدال قسم
3 به هیچ هیچ نیرزم ز هیچ هم کمتر قسم به جان تو و میرزا جلال قسم
1 گردش چشم تغافل ساغر لبریز ما اشک گلگون است در راه طلب شبدیز ما
2 در شهادت رگ برآورده است هر مویی زتن نشتری دارد ز هر مژگان به کف خونریز ما
1 سیرکن نو رسیده ما را وحشت آرمیده ما را
2 ای کبوتر دچار باز شوی دیده ای نور دیده ما را
1 صبح است مست باده دوشینه هوا چاک است از تبسم گل سینه هوا
2 پر می زند چو باز شکاری قدح ز موج بال تذرو دیده در آیینه هوا