- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گرم باش و آتشی خوش برفروز خرقه و سجاده و هستی بسوز
2 صورت و معنی به این و آن گذار دنیی و عقبی به جسم و جان گذار
3 جام می بگذار و ساقی را طلب تا چو رندان مستی ای یابی عجب
4 بعد از آن مستی چو ما هشیار شو عارفانه بر سر بازار شو
5 تا ببینی آن یکی اندر یکی خود یکی باشی و باشی نیککی
6 هر کجا کنجیست گنجی در وی است کنج دل بی گنج عشق وی کی است
7 هر صدف در بحر ما دُر خوشاب باشد آن حاصل ولی از عین آب
8 گوهر ار جوئی درین دریا بجو جوهر دُر یتیم از ما بجو
9 عین او در عین اعیان رو نمود چون نظر فرمود غیر او نمود
10 یک حقیقت صد هزارش اعتبار آن یکی باشد یکی نی صد هزار
11 قطره و موج و حباب و جو نگر عین این دریای ما نیکو نگر
12 درصد آئینه یکی چون رو نمود صد نمود اما به جز یک رو نبود
13 جامی از می پر ز می داریم ما جرعه ای با غیر نگذاریم ما
14 در خرابات مغان رندان تمام می خورند شادی سید والسلام