1 ور بگویم قصه عامی فهم نیست رمز فهمی در خور هر وهم نیست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 شد چو خرمگاه امامت چونصدف خالی از درهای دریای شرف
2 شاه دین را گوهری بهر نثار جز در غلطان نماند اندر کنار
1 چونکه نوبت بر بنی هاشم رسید ساخت ساز جنگ عباس رشید
2 محرم سرّ و علمدار حسین در وفاداری علم در نشأتین
1 سیم عاشور چون شمع افق سر نهفت اندر پس نیلی تنق
2 شه بقربانگاه دشت کربلا بر نشست و کشتگانرا زد صلا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به